دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم

ساخت وبلاگ

می دونم که چرا دیگه نباید اینجا بنویسم
می دونم که باید حتما بنویسم
و می دونم که کجا بنویسم

 

 

 

دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم...
ما را در سایت دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vividdreams بازدید : 101 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 8:02

بذار کمی از نقطه ی سیاه رابطه مون برات بگم! از اون گواهینامه ی رانندگی لعنتی!فکر کن یه وگان بخواد با دختر یک خانواده ی قصاب یا شکارچی وصلت کنه! فکر کنم وضعیت اون توی خانواده ی ما همچین چیزی بشه! وقتی دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم...ادامه مطلب
ما را در سایت دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vividdreams بازدید : 228 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 8:36

خیلی دوست دارم کمی از خاطرات خوبی رو که داشتیم اینجا بنویسم و هم مرورشون کنم و هم این همه تلخی ای رو که دارم اینجا به جا میذارم متعادل کنم. اما یه چیزی مثل خشم از صبح داره توی وجودم می جوشه و بالا میا دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم...ادامه مطلب
ما را در سایت دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vividdreams بازدید : 261 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 8:36

قلبم از نگرانی و آشوب این که چه طور باید بهش بگم که دیگه مایی وجود نخواهد داشت و تموم شدیم، بی امان می زنه. به هزار و یک حیل تلاش کردم حواسم رو پرت کنم به سویی دیگه اما دریغ!به خاطرات خوب فکر کنیم... دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم...ادامه مطلب
ما را در سایت دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vividdreams بازدید : 237 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 8:36

خواب نمیبـرد مـرا، یـار نمیخــرد مـرامرگ نمیـدرد مـرا، آه چه بی بها شـدم عباس معروفی ساعت سه و نیم صبح هفتمین روز بهاره و من مدام دارم توی تختم پهلو به پهلو میشم و سعی می کنم صداهای توی سرم رو خاموش ک دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم...ادامه مطلب
ما را در سایت دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vividdreams بازدید : 636 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 8:36

نمی تونم با لباس سنگین غذا بخورم! با پالتو و کاپشن و این داستان ها همیشه سخته برام. حالا انگار چه موجود خوش اشتها و پرخوری باشم. گفتم ببخشید نمی تونم وقتی پالتو تنمه راحت غذا بخورم و باید درش بیارم. د دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم...ادامه مطلب
ما را در سایت دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vividdreams بازدید : 221 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 8:36

مثل غنچه ای ام که تمام شکوه و زیباییش رو در خود جمع کرده بود تا با طلوع آفتاب فردا و بوسه ی نخستین شبنم صبحگاهی به تمامی خودش رو رها کنه ولی صبح هرگز نیامد و غنچه از درون پلاسید...

 

دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم...
ما را در سایت دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vividdreams بازدید : 206 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 8:36

در شرایط عادی و نه در چنین بحران روحی‌ای تعطیلات نسبتا دل‌انگیزی می‌تونست باشه. دستم سمت تخته شاسی و مداد میره و مدام حس کشیدن خطی و خلق چیزی دارم اما انگار یک چیزی به عقب می‌کشدم. گویا رخوت و بی حسی دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم...ادامه مطلب
ما را در سایت دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vividdreams بازدید : 209 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 8:36

گفته نمی دونم چی شده هر چی هست کاش بهم می گفتی. منم جواب دادم حرف می زنیم. ولی آخه چه حرفی دارم که بزنم؟ چه فایده که حرف بزنم؟ بگم چی دلسردم کرده؟ که چه کار کنه؟ چرا اصلا باید کاری بکنه؟ حق داره جایی دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم...ادامه مطلب
ما را در سایت دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vividdreams بازدید : 207 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 8:36

فکر می کنی منصفانه اینه که به خودش بگی و بعد بری. که بدونه، شاید توضیحی داشته باشه که ذهن تو رو روشن کنه یا حداقل قلبت رو امیدوار. برای همینه که نمی تونی با گفتن این که نمیشه و نمی خوام ترکش کنی. کمی دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم...ادامه مطلب
ما را در سایت دلتنگ تر از میمم چون در طمع و بیمم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vividdreams بازدید : 249 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 8:36